مدح و شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیهالسلام
از شیر غـیر از شیر بودن بر نمیآید یعـنی که در پـای شما جز سر نمیآید از سینهات جز عشقِ احمد در نمیآید مثـل تو در کـل عـرب دیگـر نـمیآیـد تو حمزهای، سنگر شدی حتی پیمبر را اسم تو تـار و مار کرده کل لشگـر را وقتی که افتادی زمین، دین هم زمین افتاد پـای تنت پیـغـمـبر اکـرم زمـین افـتـاد حتی امیر المـؤمنین محکـم زمین افتاد زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد مُـثله شدی یعنی عـبا لازم شدی دیگر بالاتـرین داغ بـنی هـاشـم شدی دیگـر بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد با روضههای ثانی پیغـمبری جان داد شمـشـیرها آمـد عـلیِ اکـبری جان داد یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد کل حـرم مثل عـلی به احـتـضار افتاد |